پاسخ به شبهه ازدواج با زن اسیر شوهردار (آیه 24 سوره نساء)

پاسخ به شبهه ازدواج با زن اسیر شوهردار (آیه 24 سوره نساء)

۲۷ بهمن ۱۴۰۱ 0 معارف
یکی از شبهات مغرضانه که در مورد قرآن مطرح می شود آن است که قرآن ازدواج  با زن اسیر شوهر دار را در آیه 24 سوره نساء مجاز دانسته است و این در حقیقت جواز دادن برای تجاوز به زن شوهر دار است.
آیه 24 سوره نساء:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ۖ كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَٰلِكُمْ أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ ...
و ازدواج با زنان شوهردار (بر شما حرام است؛) مگر آنها که مالک شده‌اید؛ اینها احکامی است که خداوند بر شما مقرّر داشته است.
 

توجه به نکته ای بسیار مهم پیش از پاسخ به شبهه:

پیش از پاسخ به این پرسش لازم است بدانید که گرفتن اسیران به عنوان برده و کنیز رفتاری بوده است که در زمان ظهور اسلام تمام ملل از اعراب و ایران و روم و .... با اسیران انجام می داده اند. به عنوان نمونه در ایران عهد ساسانی برده داری رایج بود  و برده گیری از چهار طریق صورت می گرفت : 
  1. گرفتن اسیر در جنگ ها که منشا اصلی برده داری بود و اصطلاح‌ بسیار رایج‌ انشهریگ‌ (خارجی‌) که برای برده ها به کار می رفت نشان از آن است که اکثر بردگان در زمان از این گروه بودند. 
  2. خرید کودک از پدر به عنوان برده
  3. برده‌ کردن‌ افرادی‌ که‌ برای‌ مدت‌ زمان‌ محدودی‌ به‌ عنوان‌ وثیقة‌ قرض‌ به‌ طلبکار داده‌ شده‌ بودند
  4. فرزند بردگان که گاهی آنان نیز به عنوان برده محسوب می شدند (1)
و یکی از رفتارهای که در رسوم برده داری رایج بود آن بود که از آنجا که برده ملک صاحبش به حساب مي آمد و صاحبش مالک منافع او بود، از جمله اگر برده زن بود، صاحبش حق داشت از او بهره جنسي بگيرد و او را برای بهره جنسی گرفتن به دیگران واگذار کند. و اگر آن کنیز از او یا دیگری باردار می شد فرزند او هم برده به حساب می آمد و بعدا باید همچون مادر خود برده یا کنیز ارباب مادرش می‌شد.
در چنین وضعیتی اسلام از بین تمام ملل آن زمان به حریت و آزادی انسانها حکم نموده برده گرفتن را ممنوع کرد و تنها یک صورت یعنی برده نمودن اسیر را مجاز دانست و لذا در خصوص برده داری پیش از آن که ما بخواهیم اسلام را محکوم کنیم منصفانه این است که به تمجید از آن بپردازیم که چند صورت از برده گیری را در فضای آن روز که این کار امری عادی بود به صراحت تحریم کرده است. اما چه می شود کرد در هر صورت عادت مخالفین اسلام آن است که همه جا محاسن آشکار اسلام را هیچ انگاشته تنها در پی عیبجویی باشند. 
 

پاسخ به شبهه : 

برای روشن شدن مطلب فرض کنید اسلام این جواز را نداده بود. در این صورت ببینیم چه برخوردی با این زنان اسیر می توانست داشته باشد و در مورد درستی آنها فکر کنیم .
راه حلهایی که در این خصوص به نظر می رسد از این قرار است:
1. زنان اسیر شده را به شوهرانشان بازپس بدهند .
2. زنان اسیر شده را زندانی کنند تا جنگ خاتمه پیدا کند و بعدا به وطنشان باز گردانند
3. انها کنیز باشند اما ازدواج با آنها بخاطر اینکه شوهر دارند حرام باشد.
 

بررسی راه حل اول (باز پس دادن زنان اسیر شده):

اسلام در این خصوص منعی ندارد و به حاکم اسلامی اختیار داده است که اسیران را بدون دریافت فديه یا در مقابل گرفتن فديه‌ (یعنی گرفتن عوض نقدى يا مبادله با اسیر) آزاد نماید :  (فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً (2) : پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند کشید که بعدا یا بر آنها منّت نهید (و آنها را آزاد گردانید) یا فدیه گیرید)
اما باید در نظر داشت که آزادی اسیران گاهی ساده انگاری و به فراموشی سپردن شرایط قهری جنگ نظامی است چرا که باز پس دادن اسیر گاهی به معنی تقویت و تجهیز دوباره کفار و کمک به افزایش جمعیت آنان است.  دقت کنید وقتی در اینجا می گوییم کفار دقیقا منظورمان کافرینی است که به حدود اسلامی تجاوز کرده اند، قصد تصرف آن را داشته اند و اگر مسلط می شدند مطابق با شیوه متداول آن روز مردان و زنان مسلمان را اسیر و برده خود می ساختند و چه بسا آنها نیز در همان موقع زنان بسیاری از مسلمانان را به بردگی گرفته بوده اند.
از سوی دیگر گاهی برگرداندن اسیران یعنی در اختیار گذاشتن اطلاعات ذیقیمت به رایگان و راحتی در اختیار دشمن چرا که اسیران مدتی در قلب نیروهای خودی قرار می گیرند و ممکن است شنیده های آنها و دیده هایشان از قلب نیروهای مسلمان به راحتی اطلاعات خوبی به کفار بدهد و با توجه به این موضوع آزادسازی آنها می تواند یک حماقت اطلاعاتی نظامی باشد.
با توجه به این مطالب این شیوه جایگزین برده گیری همیشه راه درستی نیست.

بررسی راه حل دوم (زندانی کردن زنان تا خاتمه جنگ):

امروزه با ایجاد زنده در همه کشورها تکلیف اسرای جنگی معلوم شده و معمولا همه کشورها از گزینه زندان نمودن اسیر استفاده می کنند اما این گزینه در صدر اسلام امکان تحقق نداشت چرا که ایجاد زندان بخاطر هزینه های بالایی که خودش داشت و هزینه های بسیار سنگین تری که اداره زندانیان و تامین خوراک و پوشاک و غیره آنها داشت گزینه ای نبود که جامعه نوپا و فقیر اسلام در آن زمان توان آن را داشته باشد. ضمن اینکه زندان اسیر را هم به کل از زندگی ساقط می کند و او را تحت فشار عاطفی سنگین قرار می دهد بخصوص اگر زندانی زن باشد که بخاطر عاطفی تر بودن تحمل شرایط زندان برای او سخت تر است. در حالی که کنیز و برده با توصیه هایی که اسلام در مورد خوشرفتاری با آنها دارد می توانند به عنوان عضوی سطح پایین تر در یک خانواده به زندگی خود ادامه دهند و ضمن تامین امنیتشان، مجبور نباشند تا آخر عمر در حصار دیوارهای زندان سپری کنند.  
مارسل بوازار (نویسنده کتاب انسان دوستی در اسلام)  در این باره مى نویسد: «اسلام به خاطر تأمین جانى و جلوگیرى از تجاوز به اسیران جنگى، آنها را طبق ضوابطى در قبایل عرب، به عنوان برده یا کنیز تقسیم مى کرده؛ ولى به تدریج آنان را از تمامى حقوق شهروندان مسلمان، بهره مند مى ساخته است» ، (3).
 

بررسی راه حل سوم: کنیز باشند اما ازدواج با آنها بخاطر اینکه شوهر دارند حرام باشد

مساله را خوب تصور کنید زنی شوهر دار از کفار به اسارت مسلمانان در آمده است . اکنون دیگر او کاملا از شوهرش جدا شده و در حقیقت همچون زن شوهر مرده و بیوه شده است و اسلام ازدواج با این زن را حرام دانسته و قرار است تا آخر عمر به این شکل در جامعه اسلامی آن هم به عنوان یک عضو غریب و بدون حامی به سر ببرد. آیا این قانون به زودی موجب نخواهد شد که تعدادی زیادی از این زنان که قید و بندی هم به احکام اسلام ندارند به راه فحشا کشیده شوند یا وادار شوند و جامعه اسلامی را فاسد کرده احیانا فرزندان ولد الزنایی به بار آورند که تازه هیچ پدر و حامی مشخصی هم ندارند؟ 
و بر فرض رعایت این قانون توسط همه مسلمانان و خود این زنان - که به روشنی محال می نماید - این زنان باید دیگر تا پایان عمر میل جنسی را در خود سرکوب کنند چرا که اسلام به آنها اجازه ازدواج و بهره جنسی را نمی دهد. و باید تا آخر عمر خود میلی فطری شان به عنوان یک زن به مادر شدن و مهرورزی مادرانه را نادیده بگیرند.
 
پس می بینید معقول ترین و بهترین راه حل همان است که اسلام انتخاب نموده است یعنی جدایی این زنان از همسرانشان را که از ابتدا ازدواجشان بر پایه اسلام نبوده رسمیت بدهد و بدور از احساسات زنی را که دیگر شوهر در نزد او نیست همچون زن بدون شوهر بداند و ازدواج با او را مجاز بشمارد. چنانچه همین رفتار را با زن مسلمانی می کند که شوهر او مفقود شده است یعنی می گوید اگر زنی همسرش چند سال مفقود شود می تواند ازدواج کند و دیگر مانند یک زن شوهر دار نیست که ازدواج با او حرام باشد.
 در عین حال باید دانست که اسلام گرچه کنیز و برده نمودن اسیر را در شرایطی که قرار داشت مطابق با مصالح لغو ننمود اما قوانین حمایتگری متعددی در این مورد وضع نمود. از جمله:
1. اسلام بر خلاف سایر ملل آن زمان و شیوه مرسوم در بین خود اعراب وادار نمودن کنیزها به زنا را ممنوع نمود. (آیه 33 نور)
2. قید بردگی را از گردن فرزندانی که این کنیزان از مالک مسلمان خود باردار می شدند برداشت و اعلام نمود که آنان دیگر همچون گذشته برده به حساب نمی آیند.
3. کنیزانی که از مالک خود صاحب فرزند می شدند را ام ولد خوانده به آنان با این عنوان شخصیت داد و مقرر کرد که این کنیزان بعد از مرگ صاحب خود، به عنوان سهم الارث فرزند خود از پدرش به حساب آمده و آزاد می شوند.
4. پیروان خود را اکیدا به رفتار خوب با بردگان توصیه نمود. (آیه 36 سوره نساء)
 
 
 
پی نوشت ها:
(1). برده و برده داری ، دانشنامه ایرانیکا https://iranicaonline.org/articles/barda-index 
(2). آیه 4 سوره محمد
(3). بوازار، مارسل، اسلام و حقوق بشر، ترجمه دکتر محسن مؤیدى، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامى 1358، ص 49
کانال قرآن و حدیث را درشبکه های اجتماعی دنبال کنید.
آپارات موسسه اهل البیت علیهم السلام
کانال عکس نوشته قرآن و حدیث در اینستاگرام
تلگرام قرآن و حدیث
کانال قرآن و حدیث در ایتا
کانال قرآن و حدیث در گپ
پیام رسان سروش _ کانال قرآن و حدیث